بررسی روابط دولت جدید آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در نوروز باستانی

اولین ها

اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ بیستم ژانویه ۲۰۱۷ آغاز شد.

او که بعنوان مسن ترین رئیس جمهور آمریکا در رتبه اول قرار داشت به این مقام اکتفا نکرد

و بعنوان اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا وارد خاک کره شمالی نیز شد.

در مورد جناب بیزینس من می توان اولین های زیادی پیدا کرد، چه قبل از آغاز ریاست جمهوری و چه بعد از آن هرچند کووید ۱۹ یا همان اپیدمی کرونا شرایط را برای او تغییر داد.

ولی اکنون در یک وقفه چهار ساله و با یک کام بک قویی جناب ترامپ قصد دارد بعنوان اولین رئیس جمهور آمریکا

با کشور ایران پس از انقلاب اسلامی و به عبارتی جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره شود.

شاید از نظر مخاطبانی که در جریان اخبار و نامه رسمی ارسالی از سوی ایالات متحده آمریکا هستند اظهار شود که این اتفاق برای اولین بار رخ نداده و در دوران مختلف و گذشته نیز صورت پذیرفته است

اما این اولین بار است که ترامپ بصورت مستقیم بعنوان رئیس جمهور و بصورت علنی گزینه جنگ یا مذاکره را برای مقامات ایرانی تعریف و تاکید نموده است.

همچنین پاسخ نامه نیز بصورت رسمی برای اولین بار از سوی مقامات ایران تایید و ارسال گردیده است.

تصمیم ترامپ به گفتگوی مستقیم و تعیین برآیند خود از مذاکره در جهت آگاهی بخشی به نظام‌جهانی

بدون حضور و همراهی اروپا خود از اولین های رئیس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکاست.

نقشه تکراری

تکرار نقشه سال ۲۰۱۷ در مورد کره شمالی به همان اندازه برای ترامپ موثر و خبرساز بود که می تواند در سال ۲۰۲۵ برای ایران تکرار شود.

هر چند شناخت آقای رئیس جمهور در تصمیم گیری کار دشواری است

اما تلاش برای صلح و به آرامش رساندن جهان برای یک بیزینس عالی و پر سود اقدامی مهم و حائز اهمیت است.

از طرفی پاسخ های جذاب مقامات ایرانی نیز می تواند در ستون پاسخ های تکراری قرار گیرد

که بیشتر از بلوف یا خالی بازی جناب بیزینس من، بعنوان پرتکرارترین نحوه پاسخگویی

و تعامل با جهانی است، که از ترس های مختلف، دیده و نادیده شده توسط جمهوری اسلامی تلاش به کنترل آن دارد.

در این بین رفتار و پاسخ آقای دکتر علی لاریجانی بعنوان مشاور شخص اول و رهبر جمهوری اسلامی ایران جای تأمل دارد که خود نشان از بلاتکلیفی و نمایش آمادگی جنگی را بازگو می کند.

گویی دریافت کنندگان پیام تنها پاسخ بخش دوم و گزینه جنگ را آشنا هستند

و هیچ بخش دیگر پیام مورد توجه و مطالعه نبوده است.

اذعان به پنجاه پنجاه بودن با عنوان احتمال هریک از بخش های پیام و نامه ترامپ از سوی مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی خود نمایی از عدم اطمینان در پیام نامه بود.

ورود آقای لاریجانی به صحنه مباحثات و گفتگوهای رسانه ای نیز مشخص کننده

موضع ریاست جمهوری و هیئت دولت در نمایش واکنش و پاسخ را دارد

این درحالیست که مقام ارشد وزارت امور خارجه به سادگی از عدم بروز جنگ صحبت می کند.

تایوان

در اینکه آمریکا، اروپا و اسرائیل از نفوذ و اقدامات ایران در منطقه دچار دردسر و مشکلات فراوان و پذیرش خسارات مختلفی شده اند شکی نیست.

همچنین تلاش برای جبران آن نیز طی دوران گذشته بخصوص سال پیش بسیار مشهود

و قابل لمس بود اما تایوان بعنوان یک نقطه استراتژیک اکنون در زیر پنجه اژدهای چینی است.

به شکلی که تعهد به حفظ تایوان برای غرب براساس میزان فعالیت اقتصادی

و استراتژیک او در آن منطقه باعث کنترل هرگونه اقدام سنگین تهاجمی به ایران می شود.

عشوه در دقیقه نود

در حالی که بیشتر تمرکز مقامات ایرانی پیرامون موضوع

نامه رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا معطوف شده است

روسیه عزیز و دوست به واسطه خبرگزاری های فارسی زبان

و وابسته خود اقدام به بازنشر

گفتگوی وزیر امور خارجه وقت دولت یازده و دوازدهم نموده.

متن پیوست ویدئو

ادعای همکاری احتمالی روسیه و آمریکا علیه ایران در سال ۲۰۰۸،  پرسش‌های اساسی و مهمی را مطرح می‌کند که نیازمند پاسخ‌های شفاف و مستند هستند.  اولین پرسش،  عدم ارائه مدرک و منبع دقیق برای این ادعا است.  اشاره به یک مصاحبه‌ کردید. کجای مصاحبه دقیقا چنین حرفی زده شد؟ اگر چنین حرفی زده شد پس چرا نشد؟ آمریکا یعنی برای مقابله با ایران مخالفت کرد؟ چرا؟ یعنی برای روسیه ایران خطرناک تر از تمام غرب و آمریکا بوده است؟ شفافیت و ارائه منابع معتبر،  ضروری‌ترین شرط برای پذیرش هر ادعایی است.مقابله؟؟؟؟؟؟؟؟ نه درست شنیدیم؟ مقابله با ایران؟ دومین نکته‌ی قابل‌توجه،  تعریف “مقابله با ایران” است.  آیا این عبارت به معنای تهدید نظامی مستقیم،  تحریم‌های اقتصادی،  یا  نوعی  دیگر  از  فشار  سیاسی  است؟  بدون  تعیین  نوع “مقابله”، این  جمله  مبهم  و  قابل  تفسیر  به  شیوه‌های  مختلف  است.  همچنین،  این  پرسش  مطرح  می‌شود  که  آیا  ایران  در  سال  ۲۰۰۸  واقعاً  برای  روسیه  و  آمریکا  خطر  محسوب  می‌شده  است؟  اگر  چنین  بوده،  چرا  در  سال‌های  بعد  روسیه  همکاری  گسترده‌ای  را  با  ایران  آغاز  کرده  است؟  این  تناقض  نیازمند  توضیح  است.چرا مدام می خواهید در ذهن ها القا کنید که ایران نیازمند به روسیه است؟ اگر ما می خواستیم علیه ایران با آمریکا متحد شویم، پس  ایران خودش یک قدرت واحد است پس نیاز به کسی ندارد. که صدالبته همین هم است. پس چرا اکنون مدام می گوئید روسیه ایران را معامله کرده است؟  چه شد پس؟ حالا:معامله ما و آمریکا بر سر ایران که ساخته ذهن شما بود! ولی معامله کردن ایران سر عراق، یمن و لبنان را چه کسی به ترامپ گفت؟ در  نهایت،  اگر  ادعای  همکاری  روسیه  و  آمریکا  در  سال  ۲۰۰۸  واقعیت  داشته  باشد،  پرسش  این  است  که  چرا  این  همکاری  به  نتیجه  نرسید؟  آیا  آمریکا  این  پیشنهاد  را  رد  کرد؟  اگر  چنین  بود،  دلایل  آن  چیست؟  پاسخ  به  این  پرسش‌ها  برای  شفاف‌سازی  و  ایجاد  درک  بهتر  از  روابط  بین‌المللی  ضروری  است.  عدم  ارائه  پاسخ‌های  شفاف  و  مستند  به  این  پرسش‌ها،  به  ایجاد  شک  و  تردید  در  ذهن  افکار  عمومی  منجر  می‌شود.  شفاف‌سازی  و  ارائه  اطلاعات  دقیق  و  مستند،  مسئولیتی  است  که  بر  عهده‌ی  هر  دولت  و  نهاد  مسئول  قرار  دارد.باید به ملت خودتان توضیح دهید! توضیح دهید قبل از آن که ما توضیح بدهیم!

تصویر وزیر محدود و سانسور چهره شده درحالی که نام او بروی میز و صدای او به خوبی و رسایی قابل شناسای است همچنین در پایان ویدئو تصویر رئیس جمهور چندین دوره کنفدراسیون روسیه و رهبر جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است هرچند از قالب متن و لحن آن نیز نمی توان به سادگی گذشت در چنین شرایطی نباید فراموش کرد که زاویه گفتگو و کنشگری بین المللی چه نقش و هدفی را دنبال می کند علاقمندان به جنگ و جنگ طلبی که در رسانه های تحت اختیار به خوبی در حال آماده سازی مخاطب و اتمسفر جامعه هستند باید به این نکته توجه داشته باشند در زمان مذاکرات و مشخص نمودن خواسته ها تنها بازیگران آن میز هستند که صاحب سهمی خواهند بود همچنان که در دوره های پیشین اروپایی ها سهم بردند و اکنون آمریکا با کنار زدن آنان به دنبال جبران زیان برداشت در دوره های گذشته خویش است.

اینکه کره شمالی در قالب اولین های رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا و اجرای یک نقشه تکراری بعنوان یک کشور کمونیست هم پا با کشور چین و روسیه در حال قدم برداشتن است و این که کوبای سوسیالیست با فاصله و جمهوری اسلامی ایران در یک خط افق دوردست در جناحی هم سو با آنان در حال پذیرش یک پیشنهاده پر ریسک خواهد بود.بیانگر حمایت همه جانبه و تمام عیار برای کنترل حملات یا بروز تنش را به همراه نخواهد داشت فراموش نکنیم که همچنان شعار نه شرقی و نه غربی بر سر در وزارت امور خارجه ایران قراردارد که این اظهار نظر خود ائتلاف و پیمانی برای حمایت های قوی و استراتژیک را همانند بلاروس به همراه نخواهد داشت.

یمن

نقطه کلیدی و تنها مهره فعال که دکمه خاموش آن بر روی میز مذاکرات خواهد بود عرض اندامی که هزینه سنگینی برای یمن طی روزهای گذشته و همزمان با نقض آتش بس غزه به همراه داشته است و اکنون ایران در حال تلاش برای رسیدن هرچه سریع تر نامه نگاری ها به میز مذاکره است تا آنجا که به مذاکره مستقیم و بی قید و شرط با آمریکا طی یک برنامه ریزی هدفمند تن خواهد داد اقدامی که تا پایان سال طی دوره‌های با فاصله ۳ ماه صورت خواهد پذیرفت.

فعالسازی مجدد ماتریکس

در حالی نوروز ۱۴۰۴ را آغاز نمودیم که جامعه ایرانی بدون هیچگونه نگرانی از تهدیدات و اظهارنظرهای طرفین به شکلی طنزآمیز به گردش و سیاحت پرداختند و حتی در نزدیک ترین مکان‌های هسته ای و اتمی نیز حضور پیدا نمودند این درحالیست که تحلیلگران، تئوری پردازان رسانه ای و دکترین دفاعی بیان و پیام ایالات متحده آمریکا را جدی و قابل توجه دانسته و به بررسی جوانب مختلف می پرداختند.

پس از نزدیک به دوسال درگیری و حضور جناح های مختلف با ایدئولوژی و توانایی منحصر به خود

و درحالی که سایر کشورهای هم زبان و هم دین در حال تماشای این زدوخورد بودند

با تلاش جناب بیزینس من در حال فرونشستن و آرامش است

کسی در قرن فعلی تصور پرتاب موشک از ایران به اسرائیل را نداشت چرا که تنها با نکته بازدارندگی از توانایی موشکی سخن به میان آمده بود.

این درحالیست که پیش از ارسال این موشک ها اقداماتی در مناطقی از عراق و پاکستان صورت گرفته بود و اطمینانی در قلب نیرو در جهت توان اجرایی نه بصورت مانور بلکه یک ماموریت مشخص به نتیجه لازم رسیده بود حال با نزدیک شدن به مسیر مذاکرات که در قدم نخست بصورت غیر مستقیم صورت گرفت و همکاری و همرای جناب بیزینس من پرزیدنت ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا با حذف گفتار تهدید در مسیر مذاکرات مستقیم حرکت خواهد نمود

این تنظیم و راه اندازی مجدد ماتریکس تنها به جنبه و توانایی طرفین در شناخت تسلیحاتی و میزان عمق نفوذ در درگیری منجر گردید و حاصل آن هرچند کوتاه مدت اما آرامشی روانی و امنیتی در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ را به همراه خواهد داشت در نتیجه این راه اندازی مجدد کنترل و نظارت در اجرای وظایف بین المللی با هدف عدم دستیابی ایران به سلاح های اتمی و نفوذ در منطقه موثر خواهد بود در حالی که ایران نیز به رفع تحریم ها و بازگشت منابع مالی و حضور در بازارهای اقتصادی بین المللی را مطالبه خواهد نمود

نباید فراموش نمود هیچ یک از مذاکرات تاثیری بر کاهش قیمت دلار و تورم در کشور را به همراه نخواهد داشت بلکه امکان زمینه سازی در راستای قیمت گذاری به روز انرژی و سوخت برای سالهای آینده را نیز به همراه داشته باشد.